رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲۹ بهمن ماه در دیدار هزاران نفر از مردم استان آذربایجان شرقی، «نگاه به خود» برای «تقویت نقاط قوت، کامیابی و رفع نقاط ضعف» و نگاه هوشمندانه و بدون انفعال به دشمن را دو وظیفه مهم و اساسی برشمردند و با تأکید بر اهمیت وحدت ملی و انتخابات ۱۱ اسفند به عنوان راه حل مشکلات و اصلاح امور، همه را به شرکت پرشور در این رویداد مهم ملی فراخواندند و نکات مهمی را در باب چگونگی انتخاب نامزد اصلح، اتقان و سلامت انتخابات و پرهیز از بداخلاقیهای انتخاباتی بیان کردند.
رهبر انقلاب، جبهه استکبار را بیشک مخالف انتخاباتِ ایران دانستند و گفتند: انتخابات، مظهر جمهوریت نظام است و به همین علت است که مستکبران و آمریکا که هم با جمهوریت و هم با اسلامیت نظام مخالفند، با انتخابات و حضور پرشور مردم پای صندوقهای رأی مخالف هستند.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
به همهی مردم تبریز، همهی مردم آذربایجان، آن مردم عزیز، آن مردم غیور سلام و درود میفرستم و به معنای واقعی کلمه آذربایجان مفهوم عشق و غیرت است.
آذربایجان مظهر غیرت، مظهر عشق، مظهر ایمان، مظهر شور و هیجان ایمانی و اسلامی است. این، آن چیزی است که ما هم در تاریخ آذربایجان و تبریز خواندهایم، هم به چشم خودمان در طول این سالهای طولانی از دوران مبارزات تا امروز مشاهده کردهایم.
روز بیستونهم بهمن ۵۶ تبریز یک حادثهی تاریخساز بود بدون شک، حادثهی تاریخساز یعنی آن حادثهای که اینجور نیست که شروع بشود و تمام بشود و رفت، نه؛ شروع میشود و ادامه پیدا میکند و گسترش پیدا میکند و به نتایج عالی میرسد تاریخ ورق میخورد.
چه کار کرد این حادثه؟ حادثهی تبریز به قضیه و واقعهی نوزدهم دی قم تمام شده درواقع، که رویش را دستگاه داشت میپوشاند، ضریب دهها برابری داد، حادثهی قم را از قم کشاند به سرتاسر کشور، این قضیهی تبریز این بود. وقتی که روحیهی مقاومت و شور انقلابی و قیام به سرتاسر کشور کشانده میشود نتیجه این میشود که بعد از تقریباً یکسال حادثهی بیستودوم بهمن اتفاق میافتد و ایران از این رو به آن رو میشود تاریخساز یعنی این.
مردم تبریز وظیفه را به هنگام شناختند و به وظیفه به هنگام قیام کردند. اهمیت قضیه این است.
از دشمن غافل نشوید. بدانیم دشمن خدعه و مکر و حیله و ابزار کار دارد. دشمن را ضعیف و ناتوان فرض نکنیم. شرط مهم پیروزی این است که دشمن را بشناسیم، تواناییهای او را بدانیم، بشناسیم، اما نترسیم. اگر ترسیدید، باختید. از دشمن، از تهدید دشمن نباید ترسید، از عربدهکشی دشمن نباید ترسید، از فشار دشمن نباید ترسید.
باید توجه کرد که آن چیزی که موجب میشود دشمن این جور عصبی باشد و فشار بیاورد، آن چیست، آن نقطهی قوت شماست. ما اگر ضعیف بودیم، اگر نقطه قوت نداشتیم، دشمن این جور عصبی نمیشد.
گاهی بعضی به مجرد اینکه دشمن شروع میکند تحقیر آنها، احساس حقارت میکنند، منفعل میشوند. نه. سیاست دشمن این است که او را نسبت به داشتههای خودش بیاعتقاد و بیاعتماد بکند. در مقابل دشمن منفعل هم نباید شد.
اگر به خودمان نگاه کنیم، هم موفقیتهایمان را خواهیم شناخت و بر آنها پا خواهیم فشرد و به آنها افتخار خواهیم کرد و آنها را زیاد خواهیم کرد، هم ضعفهایمان را خواهیم شناخت، در صدد رفع این ضعفها برمیآییم. هرکدام یک وظیفهای داریم. دولت، مجلس و دیگر مراکز رسمی، وظیفهشان چیست؟ عزم راسخ، کار مداوم، سلامت در عمل، صداقت با مردم، ترجیح منافع ملی بر سود شخصی. نخبگان وظیفهشان این است که خلأها و منافذ خطر را شناسایی کنند، راههای رفع خلأ را و بستن منافذ خطر را جستجو کنند، بررسی کنند و به دولتها کمک فکری کنند.
ثبت دیدگاه