جدیدترین:

فراخوان شرکت در جشنواره ملی “قرار یاری” با موضوع: “اتحاد مقدس و امید آفرینی از منظر علوی و فاطمی” فراخوان شرکت در جشنواره ملی “قرار یاری” تمدید جشنواره ملی تولیدات فرهنگی علوی در فضای مجازی (تولیدات دیجیتال و چند رسانه ای) فراخوان شرکت در همایش بزرگ “قرار یاری” برگزاری «مسابقه ملّی داستان نویسی میـلاد نــور» برگزاری «نخستین جشنواره ملی حمایت از آثار دانشجویی نهج‌البلاغه» ثبت نام و ارسال اثر در مسابقه ملی داستان نویسی میلاد نور ثبت نام و ارسال اثر در جشنواره ملی حمایت از آثار دانشجویی پیرامون نهج‌البلاغه پیام تسلیت بنیاد بین‌المللی غدیر در پی درگذشت سردار سرافراز اسلام علیرضا افشار بنیاد بین‌المللی غدیر برگزار می‌نماید فراخوان مسابقه‌ ملّی داستان‌نویسی «میـلاد نــور» به مناسبت ایّام‌الله میلاد نور (از میلاد جوادالائمه علیه‌السلام تا میلاد امیرالمؤمنین علیه‌السلام) با هدف گسترش ادبیات داستانی در حوزه‌ی شناخت شخصیت، فضائل و آموزه‌های علویِ امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام گزیده سخنان آیت الله محمدرضا مهدوی کنی (ره) در مورد غدیر و امیرالمؤمنین(ع) آیت الله محمدرضا مهدوی کنی (ره) نماینده فقید مقام معظم رهبری و ریاست دانشگاه امام صادق(ع) و عضو فقید هیئت امناء بنیاد بین المللی غدیر بیانیه بنیاد بین المللی غدیر به مناسبت هفته نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران / نیــروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، مظهر اقتدار، نظم و امنیّت ملّی و بازوی توانمند ایران عزیز در خدمت به مردم و ایجاد آرامش و آسایش در جامعه است. تبیین آموزه‌های علوی از طریق برگزاری پویش سراسری «علی‌وار» برگزیدگان پویش فرهنگی کشوری «علی‌وار» مورد تقدیر قرار گرفتند جشنواره محصولات برتر فرهنگی ۱۴۰۴ ثبت نام و ارسال اثر در جشنواره فرهنگی ۱۴۰۴

پ
پ

 هادی جانفدا:

باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم

تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکۀ اکملت لکم برگردیم

این بغض هنوز سر به شورش دارد
این چشم هزار چشمه جوشش دارد

این زخم هزار و چارصد سالۀ ما
اندازۀ زخم تازه سوزش دارد

هرجا که غدیر رفته باران رفته
جنگل به کویر و کوهساران رفته

هر جا که امام هست در مکتب او
حیوان هم اگر آمده انسان رفته

بر جای بماند از تو یک رد کافیست
از عشق نشانه ای در این حد کافیست

درک تو فقط حد رسول الله است
یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست

دور و بر نور را که خلوت دیدند
انکار تو را چقدر راحت دیدند

این کوردلان تو را ندیدند اگر
یک عمر فقط از تو کرامت دیدند

چشمی که به یک اشاره بر می خیزد
با دیدن یک ستاره بر می خیزد

شب را به نگاه خیره سنجاق نکن
خورشید تو هم دوباره بر می خیزد

ما با تو به رازهای مکنون زده ایم
همراه تو پای در دل خون زده‌ایم

هر بار که خواست شیعه مدفون بشود
با هیبت یک شهید بیرون زده‌ایم

توصیف تو حال دیگری می خواهد
نیروی خیال دیگری می خواهد

محدودۀ واژه ها برایت تنگ است
این شعر مجال دیگری می خواهد

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.